90/2/31
12:0 ص
<!-- /*
بوف کور((دژ مستحکم و صعب العبور هدایت))
ایا روزی خواهید رسید که متخصصان ادبی ایران و جهان کلیدی برای گشایش بوف کور پیدا کنند و سر از رازهای مخفی این گنجینه ادبی بردارند . به حقیقت که کاری بس دشوار است . این دژ تو در تو و مستحکم که با خون هدایت به نگارش در امده است در حقیقت دژی بر بالای کوه بلند ادبیات ایران و جهان است و رستم ها لازم دارد تا با پیروزی بر دیو های سفید و سیاه و پیدا کردن کلید های فتح ان در صدد گشایش ان بر ایند و سر از راز و رمز این اسطوره ادبی بردارند .
ایا این گنجینه فقط دارای یک کلید گشایش است ؟ حقیقتا خیر.این قلعه سر به فلک کشیده و نا شناخته هدایت دارای هزاران کلید است .
هر دری را که با عقل ناقص خود می گشاییم دری دیگر روبرویمان ظاهر می شود . ایا کلید این دژ ادبی در هند و فرهنگ مردمان ان است .؟ ایا در تاریخ باستانی و باشکوه ایران است ؟ ایا از سایه کارل یونگ هم نشانه ای در ان است ؟ ایا تسلط برانسان شناسی , فلسفه , جامعه شناسی مذهبی و دینی , دین اسلام و تاریخ می توان به ان راهی گشود ؟ ایا زن اثیری هدایت با چشمان سیاهش که زندگی هدایت را سوخت و دود کرد نشانه اصلی این شاهکار است ؟ ایا سایه در این داستان همان سایه داستان غار افلاطون نیست که هدایت در تلاش است تا به واقعیت ها برسد و از طریق همان سایه سعی در کشف حقایق دارد؟
چه رابطه ای بین این سایه روی دیوار هدایت و ان سایه افلاطونی است ؟ بیگمان هدایت در این شاهکار از این سایه افلاطونی الهام گرفته است . در این داستان عده ای که در داخل غار گرفتارند و پشت به اتش هستند سایه اشیای در حال عبور از پشت سر خود را بر روی دیوار می بینند و انها را واقعیت می بینند . این همان سایه عالم مثال است که هدایت ان را در بوف کور به طرز شایسته ای بیان می کند . پیرمرد خنزر پنزری که با دندانهای زردش قران می خواند کالسکه , چمدان , دیوار , دوچشم سیاه فرشته , عموی هدایت و پدرش , زن لکاته , ننو و هزاران نماد دیگر در این داستان ان را تبدیل به این دژ تسخیر ناپذیر کرده است .
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.