90/2/28
12:0 ص
<!-- /*
اخوان و هدایت 2
صادق هدایت نیز که تسلط کافی به تاریخ دارد و ادوار مختلف تاریخی را هم در بوف کور خود دارد افرادی را در صفحات تاریخ عزیز دردانه می خواند که از بقیه قلدرتر ,وقیح تر , و کشتار و قتل بیشتری بکنند . در این زمان است که چاپلوسان و ریزه خواران درگاه این امیران ناعادل و قلدر و رجاله های تازه به دوران رسیده قد علم میکنند و جریان وقایع را با منافع شکم و زیر شکم خودشان تطبیق می دهند و اسم خود را مورخ (historian) می گذارند و پرده بر روی جنایات این پادشاهان می کشند .
از نظر هدایت تنها فایده تاریخ این است که از مطالعه ان بشر از ترقی و اینده خود هم مایوس می شود .
اخوان ثالث به طرز طنز امیز و نمادین تاریخ را زیر سوال می برد . او می گوید که در رگهایش خون خان و پادشاهی و یا رسولی نیست . زمانی که نیای او جهت نو کردن پوستین خود تلاشی میکند ,طوفانی خشمناک ان را به هم می زند . اما پوستین او پاک است و حتی این پاکی را طوفان تاریخ هم نمی تواند از او بگیرد .
((سالها زین پیش تر در ساحل پر حاصل جیحون
بس پدرم از جان و دل کوشید
تا مگر این پوستین را نو کند بنیاد
ناگهان طوفان خشمی باشکوه و سرخگون برخاست
سالها زین بیشتر من نیز
خواستم کاین پوستین را نو کنم بنیاد
با هزاران استین چرکین ,بر کشیدم از جگر فریاد
این مباد,ان باد.
ناگهان طوفان بیرحمی سیه برخاست.
صادق هدایت نتیجه برخورد تمدن ها ی بزرگ را کشت و کشتار بیان میکند و هر ملتی را که زور بیشتری داشته است در طو ل تاریخ به همسایه خود حمله کرده است و هستیش را به باد داده است .
هدایت وقایع تاریخ را یک فاجعه و یک رمان می داند که هر مورخی بنا به مقتضیات تاریخی از ان بهره برداری می کند و فقط درس پستی و درندگی و کین توزی به ما می اموزد.
90/2/26
11:55 ع
با پریشان سرگذشتی از نیکانم بیالاید
رعشه می افتادش اندر دست
در بنان درفشانش کلک شیرین سلک میلرزید
حبرش اندر محبر پرلیقه چون سنگ سیه می بست.))
صادق هدایت تکرار علم تاریخ را به این نحو بیان میکند که چون وقاحت ها و پستی های بشر تکرار میشوند این علم دروغین تاریخ هم که با سلیقه قلدران تاریخ نوشته شده است , تکرار میشود . از نظر هدایت , این پستیها و مادرقحبگی های بشر تمامی ندارد و این علم هم تکرار خواهد شد . از نظر هدایت حیوانات تاریخ ندارند زیرا انها قلدر نمی پرستند و به کثافت کاری های خودشان نمی بالند . هدایت صفحات تاریخ را خون نوشته می نامد .
ازنظر هدایت هر که در گذشته قلدرتر بوده است , گروهی به هم می زده و به خونخواری دست می زده است و نام خود را با زور در تاریخ ثبت میکرده است . اخوان در ادامه شعر میراث پادشاهان و امیران عادلی را مثال می زند که با فریاد رعد اسای خود تاریخ نویسان درباری را مجبور می کردندتا جزییات زندگی انها را در تاریخ بنویسند تا ماندگار شوند .
زاییدن یک کره اسب در قصر پادشاه هم مهم بوده است و باید نوشته می شده است .
((زانکه فریاد امیر عادلی چون رعد بر می خاست
هان کجایی؟ ای عموی مهربان ! بنویس.
ماه نو را د وش ما با چاکران در نیمه شب دیدیم
مادیان سرخ یال ما سه کرت تا سحر زایید
در کدامین عهد بودست اینچنین یا انچنان ,بنویس
لیک هیچت غم مباد از این)).........................
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.