90/2/26
11:55 ع
با پریشان سرگذشتی از نیکانم بیالاید
رعشه می افتادش اندر دست
در بنان درفشانش کلک شیرین سلک میلرزید
حبرش اندر محبر پرلیقه چون سنگ سیه می بست.))
صادق هدایت تکرار علم تاریخ را به این نحو بیان میکند که چون وقاحت ها و پستی های بشر تکرار میشوند این علم دروغین تاریخ هم که با سلیقه قلدران تاریخ نوشته شده است , تکرار میشود . از نظر هدایت , این پستیها و مادرقحبگی های بشر تمامی ندارد و این علم هم تکرار خواهد شد . از نظر هدایت حیوانات تاریخ ندارند زیرا انها قلدر نمی پرستند و به کثافت کاری های خودشان نمی بالند . هدایت صفحات تاریخ را خون نوشته می نامد .
ازنظر هدایت هر که در گذشته قلدرتر بوده است , گروهی به هم می زده و به خونخواری دست می زده است و نام خود را با زور در تاریخ ثبت میکرده است . اخوان در ادامه شعر میراث پادشاهان و امیران عادلی را مثال می زند که با فریاد رعد اسای خود تاریخ نویسان درباری را مجبور می کردندتا جزییات زندگی انها را در تاریخ بنویسند تا ماندگار شوند .
زاییدن یک کره اسب در قصر پادشاه هم مهم بوده است و باید نوشته می شده است .
((زانکه فریاد امیر عادلی چون رعد بر می خاست
هان کجایی؟ ای عموی مهربان ! بنویس.
ماه نو را د وش ما با چاکران در نیمه شب دیدیم
مادیان سرخ یال ما سه کرت تا سحر زایید
در کدامین عهد بودست اینچنین یا انچنان ,بنویس
لیک هیچت غم مباد از این)).........................
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.