90/3/2
12:0 ص
<!-- /*
بو ف کور هدایت و داستان غار افلاطون1
مهمترین نماد در بوف کور ((سایه )) می باشد . این نماد تمامی دیگر نمادهای ان را تحت الشعاع قرار داده است . راوی داستان بوف کور در ابتدای ان از انعکاس سایه روح خبر می دهد و اینکه می خواهد خود را به سایه اش معرفی کند . قصد دارد تا زندگی ی خود را مثل یک خوشه انگور بفشارد و ان را در حلقوم سایه اش که بر روی دیوار افتاده است بریزد . سوالی مطرح می کند که ایا ممکن است روزی بشر به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی پی ببرد. ایا به انعکاس این سایه روح که در خواب و بیداری رخ می نماید پی خواهد برد ؟
چیزی که کتاب را از حالت مسایل عادی خارج کرده است و به سوی جاودانگی پیش خواهد برد همین مساله سایه است . سایه یا((shadow)) را هم روانشناسان بزرگ مثال کارل یونگ نیز مطرح کرده اند . اما سایه ای که در شاهکار هدایت مطرح شده است شباهت زیادی به داستان تمثیلی و نمادین ((غار افلاطون)) دارد . این داستان مرتبط با هستی شناسی و معرفت شناسی انسان است . شخصیت هدایت را در این داستان بوف کور بسیار رمز الود و پر رمز و راز می بینیم . هدایت یا راوی داستان که از جامعه بریده است و به خود اگاهی اجتماعی رسیده است به دلیل عدم پذیرش حرفهایش از سوی جامعه به سایه خود پناه می برد . او نتوانسته است که جامعه ایده ال خود را پیدا کند و ان ارمان شهر خود را در ارتباط با سایه خود جستجو می کند .
هدایت در طی این مراحل عرفانی و خود شناسی از قید و پندار ازاد می شود و به جستجوی حقیقت می پردازد .
داستان سفر سایه اوست که همدم و همراه هدایت است . این شاهکار فلسفی –ادبی او را در جرگه بزرگان فلسفه و منطق همچون سقراط و ارسطو و افلاطون قرار می دهد . هدایت چون سقراط کوشید تا اجتماع در هم خفته را از بیمار ی جهل و خرافات برهاند . سقراط محکوم به نوشیدن جام مرگ شوکران شد . هدایت هم خودکشی کرد و شراب رنگین مرگ را در کشید . غار افلاطون و بوف کور هر دو نمادین هستند . مهمترین نماد انها سایه است . صفحات اولیه بوف کور جملات فلسفی هدایت شباهت فراوان به غار تمثیلی افلاطون دارد . در داستان غار افلاطون عده ای از کودکی در درون غاری تاریک و مخوف گرفتارند . ............... ادامه دارد .
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.