90/2/22
12:0 ص
<!-- /*
((گویند مرا که دوزخی خواهد بود
قولیست خلاف دل در ان نتوان بست.))
در رباعیات دیگر استفاده از نقد روزگار را از دل بستن به این اقوال و احادیث دروغ را که مانع رشد انسانها است ر ا مطرح می کند
(( من هیچ ندانم که مرا انکه سرشت
از اهل بهشت کرد و یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی و بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و تو را نسیه بهشت.))
صادق هدایت هم گاهی خیام را متهم میکند که به اصل و ریشه هستی نمی نگرد و فقط از چرخ و فلک شکایت می کند .البته خود خیام هم گاهی در اشعارش از گیر افتادن در این عالم بدون هیچ عذر و بهانه ای شکایت می کند و عدالت الهی را زیر سوال می برد
((بر من قلم قضا چو بی من رانند
پس نیک و بدش زمن چرا می دانند
دی بی من و امروز چو دی بی من و تو
فردا به چه حجتم به داور خوانند))
خیام و هدایت از متفکرین بزرگی هستند که علاوه بر به چالش کشیدن انسانها عدالت الهی را هم زیر سوال می برند.
(( گر کار فلک به عدل سنجیده بودی
احوال فلک جمله پسندیده بودی
ور عدل بدی به کارها در گردون
کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی))
خیام و هدایت هر دو به مسایل فقهی و دینی فقها اگاهی کامل داشته اند و می توان انها را از فیلسوفانی دانست که بیشترین تلاش را در جهت خنثی کردن تعالیم انها کرده اند .
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.