سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

90/2/15
12:0 ص

<!-- /*

تازه دیر وز هم به پدر سارا زنگ زده بو د که جوابی نشنیده بود . دوباره به باغ –ویلا زنگ زده بود و با مادر سارا صحبت کرده بود . گمی هم چغلی سارا را پیش مادرش کرده بود . اما صحبت مادر سارا بیشتر برای اوردن بچه بود و حسین هم اب پاکی روی دست او ریخته بود و   گفته بود که به داشتن بچه در این جامعه اعتقادی ندارد. مادر سارا گفته بود که به دلیل اینکه شما در کوچکی   مشکل داشته بودید نباید   یک بچه بیاوری ؟ ول یواقعا درد حسین ایا همین داشتن بچه بود ؟ او هم دیگر صحبتی نکرده بود . اصلا به این حرفها توجهی نداشت. او حالا خیلی جامعه اطراف خود را زیر ذره بین داشت و اوردن بچه را گناهی بزرگ می دانست والبته   گاهی با خودش فکر داشتن یک کوچولو را در امریکا و یا اروپا داشت .

 چراغ برق اتاق همین جوری صدا می کرد . لباس های زنش سارا , روی لحافها در اشکاف خانه ریخته شده بود . اینه هم روبروی حسین بود و او با تمام وجود می نوشت . انگار می خواست تما م سی و چندی سال عمرش را بر روی کاغذ بیاورد . نصف لیوان اب ریخت و به زور ان را قورت داد . عرق از سر و رویش می ر یخت . چند قطره هم روی کاغذ ریخت و ان را پاک کرد . یگ قطره هم تا وسط پیشانیش امد و در همان جا ماند . البته زنش گفته بود که تا شنبه یا یکشنبه می اید. ولی او هم دیگر به این زندگی امیدی نداشت .

 دوباره حسین رفت توی فکر . ای کاش اصلا جواب را از مهندس نگرفته بود . کاش مهندس هم مثل حاج مجتبی   توجهی به ما نمی کرد تا دممان را روی کولمان   می گذاشتیم و به ده بر می گشتیم . مجتبی خوب ادم زرنگی بود . داماد مهندس بود . یعنی شوهر عمه سارا. ادم فهمیده ای بود . از ان رذل ها ی روزگار .یک شیطان تمام عیار. خدا پدرش را بیامرزد . اصلا نپرسید که تو کدام خر درس خوانده هستی . ولی مهندس سادگی کرد . اصلا فکر کرد ما هم پیشرفتی خواهیم کرد . با تمام وجود حسین فکر می کرد . مثل اینکه می خواست با امپول تمام زهر زندگی خود را بیرون بکشد . اخه بی شعور تو اگه با زهره هم -دختراقا مجتبی – عروسی می کرد ی همین وضع و یا شاید بدتر را داشتی. خدا به انها هم رحم کرد . اره انها هم وضعشان خوب بود ولی خسیس و گدا بودند . دوباره بلند شد و به اشپز خانه رفت . امشب خیلی خودش را سرزنش کرد . نمی توانست خودش را ببخشد . ارامش زندگی اش در این چند سال به هم ریخته بود . او برای زندگی کردن افریده نشده بود . همان باغ پسته ده برای تمام عمرش کافی بود . چه بهشتی داشت . چه تنهایی و چه سکوتی .

 


مشخصات مدیر وبلاگ
 
حسین هوشیار[6]
 

حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
خیام و هدایت 2 ، سایه شناسی بوف کور 3 ، هدایت و اخوان 2 ، ادای دین به صادق هدایت 1 ، ادای دین به صادق هدایت 2 ، بررسی (( توپ مرواری هدایت 2)) ، بوف کور (( دژ مستحکم هدایت 2)) ، بوف کور هدایت ((دژ مستحکم هدایت)) 1 ، بوف کورشناسان ، خودکشی مقدس هدایت 1 ، خودکشی مقدس هدایت 2 ، سایه شناسی بوف کور 4 ، سایه شناسی بوف کور 5 ، سایه شناسی ىر بوف کور ، سایه ها در بوف کور 1 ، شعر اخوان ثالث در رثای هدایت 1 ، شعر شاملو در رثای هدایت1 ، صادق هدایت و سپهری 3 ، صادق هدایت و سهراب سپهری ، صادق هدایت و سهراب سپهری2 ، صادق و خیام 3 ، صادق و خیام نیشابوری 1 ، صادق و خیام نیشابوری 2 ، نقد (( توپ مرواری هدایت)) 1 ، نقد (( علویه و پروین هدایت)) 2 ، نقد (( علویه و پروین)) 2 ، نقد ((البعثه الاسلامیه الی البلاد الفرنجیه))2 ، نقد علویه و پروین 3 ، نقد((البعثه الاسلامیه)) هدایت 3 ، نقد((البعثه الاسلامیه...))صادق هدایت 2 ، نقدی بر (( علویه خانم و پروین دختر ساسان )) صادق هدایت 1 ، نقدی بر داستان (( بجه مردم ))ال احمد 4 ، نقدی بر داستان ((بچه مردم ))ال احمد ، نقدی بر داستان ((بچه مردم ))ال احمد3 ، نقدی بر سه تار ال احمد 1 ، نقدی بر مدیر مدرسه ال احمد1 ، نقدی بر کتاب((البعثه السلامیه الی البلاد الفرنجیه)))1 ، نقدی بر(( مدرسه ال احمد)) 2 ، نقدی کوتاه بر (( سه تار ال احمد)) 2 ، نقدی کوتاه بر داستان ((بچه مردم )) ال احمد ، هدایت و اخوان 1 ، خیام و هدایت 3 ، خیام و هدایت,فقه و فقه در اثار انان ، دنباله شعر اخوان ثالث در رثای هدایت 2 ، دنباله شعر شاملو در رثای هدایت 2 ، ر مان دختر مهندس 16 ، رمان (( دختر مهندس)) 15 ، رمان (( دختر مهندس))8 ، رمان ((دختر مهندس ))1 ، رمان ((دختر مهندس ))2 ، رمان ((دختر مهندس ))6 ، رمان ((دختر مهندس)) 10 ، رمان دختر مهندس, 14 ، رمان((دختر مهندس)) 12 ، رمان((دختر مهندس))11 ، رمان((دختر مهندس))13 ، رمان((دختر مهندس))3 ، رمان((دختر مهندس))4 ، رمان((دختر مهندس))5 ، رمان((دختر مهندس))9 ، رمان((دختر مهنس))7 ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ