90/2/14
12:0 ص
<!-- /*
زنان اسلامی را واکاوی کند . علویه یک زن سید ه و دایما متوسل به شخصیتهای روی پرده خود است . وی مذهب را ابزار و پناهگاهی برای خود ساخته است تا در ان بتواند نداری و فلاکت و سیه روزی و زندگی سرطان زده مذهبی خود را در ان پنهان کند . وی همچنین تلا ش دارد تا شخصیت بی ثبات خود را در قالب مذهب به دیگران نشان دهد .
وی زایر امام رضا است و هر سال به قصد زیارت و کسب درامد به مشهد می اید . جنایتهای فراوانی میکند و در دلش راضی است که مذهب را دارد و تکیه گاه خوبی است . این اجتماع زنانه محور که هدایت ان را در این داستان ترسیم می کند , دقیقا ضد داستان پروین است .
در اجتماع پروین انسانها ازاد زندگی می کنند اما در جامعه علویه همه مرد و زن دروغگو و سیاس و کلاهبردارند و دور از خصلتهای انسانی هستند .
هدایت در این اثر بی نظیر خود نقش دین عرب در گمراهی مردم و دور کردن انها از حقوق انسانی خود را بررسی می کند . از نظر هدایت ع بعد از شکست ایرانیها مقابل اعراب و حشی و خونخوار و سوسمار خور , انسانهای جامعه ایران به طرز شگرفی رنگ و صبغه خود را در مقابل دین انها باختند و دچار تشتت افکار و روان پریشی مذهبی شدند .
از دید هدایت زنان در اجتماع محدود , چادری , روضه خوان ساده لوح سسست عنصر و بی ثبات شدند و برای جبران ازادی خود دست به دامان خرافات و جادو و جنبل و دروغ شدند .
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.