90/2/14
12:0 ص
<!-- /*
ال احمد و صادق هدایت در ترسیم اجتماع فلاکت بار چندین دهه پیش ایران و موقعیت زنان و دید اجتماع نسبت به انان بسیار زبردست بوده اند .
در این داستان ال احمد جامعه پدر سالاری ایران را به تصویر می کشد . جامعه ای که در ان زن برده و مرد اقا و سرور است و زن باید چونان برده و کلفتی در خدمت مرد باشد .
زن حتی به اجتماع و افراد ان مثل اینده خود امیدی ندارد و در موقع رها کردن پسرش وحشت سراپایش را فرا می گیرد که مبادا جاسوسی زاغ سیاهش را چوب زده باشد .
زن بالاخره کودکش را رها می کند و شب هم نمی تواند پول تاکسی را از شوهر خسیسش بگیرد .
هر چند در این داستان فشرده مجال زیادی برای ارزیابی اجتماع مردان نمی بینیم ولی همین دو مرد خود مشت نمونه خروارند .
این دو شخصیت مرد از نظر ال احمد نمایندگان جنس مذکر این اجتماع هستند که به طور مختصر و مفید ولی با تیزبینی خاص , پرداخته شده اند .
ال احمد فقر اقتصادی حاکم بر این جامعه (( پدر سالاری )) را عامل اصلی از بین رفتن اثار رحم و مروت و جوانمردی و انسانیت در وجود این مردان و زنان معرفی می کند .
نویسنده : حسین هوشیار
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.