90/2/30
12:0 ص
<!-- /*
شعر اخوان ثالث در رثای هدایت
اگر چه حالیا دیریست کان بی کاروان کولی
ازین دشت غبارالود کوچیدست
و طرف دامن از این خاک دامنگیر برچیدست
هنوز خویش می پرسم ,گاه
اه
چه می دیدست ان غمناک روی جاده نمناک؟
زنی گم کرده بوی اشنا, واواز دلخواهی؟
سگی ناگاه دیگر بار
وزیده بر تنش گمگشته عهدی مهربان با او
چنان چو پار یا پیرار
سیه روری خزیده در حصاری سرخ.؟
اسیری از عبث بیزار و سیر از عمر
به تلخی باخته دارو ندار خویش را در قماری سرخ
و شاید هم درختی ریخته هر روز همچون سایه در زیرش
هزاران قطره خون بر خاک روی جاده نمناک
چه نجوا داشته با خویش؟
پیامی دیگر از تاریکخون سودازده کافکا؟
درفش قهر, نمای انتقام ذلت عرق
یهودی از نظام دهر
لج اندر لج , لج اند ر خون و خون در ذهر
همه خشم و همه نفرین ,همه درد و همه دشنام
درود دیگری بر هوش جاوید قرون و حیرت عصیانی اعصار,
ابر رند همه افاق , مست راستین خیام.
تفوی دیگری بر عهد و هنجار عرب , یا باز
تفی دیگر به ریش عرش و بر ایین این ایام.
حسین هوشیار ساکن خراسان رضوی و شهر رشتخوار هستم . این وبلاگ را تقدیم تمامی علاقه مندان به صادق هدایت مینمایم . امیدوارم که از مطالب ان لذت ببرید.